یکی از سوالاتی که من به شدت ازش متنفر هستم اینه: بهترین دانشگاه در آلمان برای فلان رشته کدومه ؟!! خنثی

وقتی به این سوال دقت کنیم, در نگاه اول چیز بدی نیست! به هر حال دوست داره بدونه شخص که بهترین دانشگاه برای فلان رشته کدوم دانشگاهه. مشکل من زمان مناسب برای طرح این سواله! یه مثال مضحک: شخص تازه پیش دانشگاهی گرفته, یا تازه از دانشگاه آزاد چیز آباد فارغ التحصیل شده, تازه داره در مورد المان اطلاعات جمع اوری میکنه, هنوز آلمانی نمیدونه درست و حسابی, هنوز نمیدونه اصلا به درستی آلمان رو انتخاب کرده یا نه, اون وقت بین 4 تا 5 سوال اول این آقا یا خانم شما این سوال رو حتما پیدا می کنید!!!  خود من تا این اواخر که اومدم آلمان و رفتم ماربورگ و اونجا با یه دانشجوی رشته ی داروسازی صحبت نکردم, نمیدونستم درست و حسابی کدوم دانشگاه برای داروسازی بهتره! یعنی اصلا بهش فکر هم نکرده بودم به دو دلیل: 1- در مرتبه ی اول خود رشته برای من مهمترین دلیل بود, حتی فرقی نمیکرد کدوم کشور, چه برسه کدوم دانشگاه 2- به چه دردی میخوره بدونم کدوم دانشگاه برای دارو بهتره وقتی هنوز نزدیک به 2 سال تا اون زمان فاصله دارم ؟! چرا باید خودم رو فقط به 3-4 تا دانشگاه محدود کنم وقتی هنوز حتی زمان تصمیم گیری هم نرسیده! مسلما بعد از اینکه به نگرانی های اولیه و واجب رسیدم و کارم با کالج یا DSH یا هر پیش شرط دیگه ای برای تحصیل در آلمان به پایان رسید و زمان Bewerbung شد, اون وقت باید وقت و انرژی گذاشت و با دانشجوهای اون دانشگاه صحبت کرد, نظرات و کامنت ها رو خوند, حتی از اخلاق و رفتار اساتید اون دانشگاه با دانشجو های خارجی مطلع شد! البته مشخصا در طی کامل کردن مراحل اولیه ی تحصیل در آلمان مثل کالج یا کلاس زبان شما در متن جامعه ی المان حضور دارید و کم و بیش و در طول زمان به یه سری اطلاعات در این زمینه میرسید! مثل برخورد اتفاقی من و اون دانشجوی دارو در ماربورگ! پس مطمئنا حرف هایی از این دست که من در شرق آلمان درس نمیخونم یا من عمرا در المان در دانشگاهی با رتبه ی زیر 200 درس بخونم, یا من حتما باید از دانشگاه آزاد برلین یا دانشگاه اخن مدرک بگیرم, بیشتر شبیه به یه جک میمونه وقتی شما هنوز نمیدونید که حتی میتونید در آلمان درستون رو به عنوان دانشجوی رسمی شروع کنید یا نه!

اما گذشته از این و حتی اگه فقط یک ماه تا انتخاب رشته ی نهایی و تجربه ی اولین ساعات دانشجوی رسمی بودن در المان فاصله داشته باشیم, باید بدونیم درس خوندن در بهترین دانشگاه های آلمان همیشه هم مزیت نیست! خیلی معایب و مشکلات هم داره! نه فقط برای خارجی ها حتی برای آلمانی ها! چطور ؟!! سوال

یادمه زمان اخذ پذیرش دوستام در ایران, کسی بود که با معدل 14 از یکی از بهترین دانشگاه های صنعتی ایران فارغ التحصیل شده بود, کسی هم بود که با معدل 17 از دانشگاه آزاد چیز آباد اون هم کارشناسی ناپیوسته نیشخند برای همین هم معدلش در سیستم آلمان بهتر بود و شانس پذیرش بهتری داشت! ولی آیا این انصاف بود ؟! یکی در دانشگاهی که معروفه به سختگیری و ... یکی هم در دانشگاهی که استاد شاید کتاب باز هم امتحان بگیره نیشخند البته میگفتن که دانشگاه های آلمان فرق قائل میشن بین این دو مورد ولی من بعید میدونم تمام دانشگاه های آلمان این کارو انجام بدن. مهمترین عامل معدله! اما این اتفاق فقط در ایران نمیفته! در المان هم با این مشکل رو به رو هستیم که تحصیل در یه دانشگاه شناخته شده و مطرح علاوه بر اینکه خیلی سخته, میتونه به قیمت از دست دادن شانس پذیرش مقاطع بالاتر هم تموم بشه! چطور ؟!

قضیه به این صورته که دانشجویان دانشگاه هایی که به سختگیری معروف نیستند, یا به عبارتی جز دانشگاه های Top نیستن, روی کاغذ نمرات بهتری دارن تا دانشجویان دانشگاه های شناخته شده, و به طبع معدل بهتری! بعد از لیسانس هر دو دسته برای فوق لیسانس اقدام میکنن ولی این دانشجویان دانشگاه های عادی هستن که شانس دریافت پذیرش پیشتری دارن و اتفاقا بیشتر هم پذیرش میگیرن! این در مورد کالج و نمره ی پایانی کالج هم صادقه! مثلا در آلمان سه کالج مونیخ و هانوفر و ماینز معروف هستن به سخت گیری, در نتیجه احتمال اینکه کسی که در یه کالج در شرق آلمان درس خونده باشه و معدل بهتری هم داشته باشه بیشتره تا کسی که از یکی از این کالج ها فارغ التحصیل شده باشه! چون دانشگاه به اون صورت توجه نمیکنه که شما در کدوم کالج درس خوندین! اولین چیزی که توجهش رو جلب میکنه نمره ی امتحان پایانی کالج یا همون FSP هست! هرچند که نمیشه از این قضیه یه قانون ساخت و به همه تعمیم داد اما یه واقعیته!

یه مثال خوب:

به تازگی موردی اتفاق افتاد که دانشجوبان دانشکده ی اقتصاد دانشگاه کلن رو به شدت عصبانی کرد! دانشکده ی اقتصاد دانشگاه کلن معروف هست به بهترین بودن برای تربیت متخصصان علوم اقتصاد! شاید حتی بهترین در المان! دانشجویان کارشناسی رشته ی BWL که به تازگی لیسانس گرفته بودند, اون هم با معدل عالی, موفق نشدن از همین دانشگاه برای مقطع فوق پذیرش بگیرن! یا کسی که با معدل 2 (معدل خیلی خوب برای فارغ التحصیلان این دانشگاه معروف ) از این دانشکده فارغ التحصیل شده و در بین 100 نفر, جز 16 نفر اول ورودی های اون سال بوده. ولی نمیتونه برای فوق پذیرش بگیره از دانشگاه خودش!

حرف آخر:

اگه تنها یک جا باید احساسات رو کنار گذاشت اینجاست! باید کاملا معقولانه انتخاب کرد! من هم خیلی دوست دارم در دانشگاه آزاد برلین که بهترین داروسازی المان رو داره و با کلی از دانشگاه های برتر امریکا هم تبادل علمی داره درس بخونم, اما سوال اینجاست که ورود من به این دانشگاه:

1- اصلا امکان پذیره ؟!سوال

2-  در صورت امکان پذیر بودن, الزاما با فارغ التحصیلی من هم از این دانشگاه به پایان میرسه؟ سوال

3- در صورت فارغ التحصیلی احتمالی, کارفرما یا کسی که میخواد منو استخدام کنه, بین معدل متوسط و اسم دانشگاه "دهن پر کن" من, با معدل خوب و یه دانشگاه "کمتر شناخته شده" ی یه شخص دیگه فرقی قائل میشه ؟! سوال

به هر حال الان اصلا زمان مناسبی برای جواب به این سوالات نیست! الان زمان مناسب برای پیدا کردن یه ثبات نسبی در المان و کسب بهترین نمره در امتحانات پیش رو هست! اما وقتش که برسه باید خیلی جدی به این سوالات فکر کرد!

 

پ.ن: در آخر شایان ذکره که :

Wenn ich die Wahl habe zwischen dem Nichts und dem Schmerz, dann wähle ich Nichts