در کنار دانشگاههایی که در آنها تحصیل در رشته شیمی به زبان آلمانی صورت میگیرد، تعدادی از دانشگاههای این کشور نیز گرایشهایی از رشته شیمی را به زبان انگلیسی ارائه میکنند. از این جملهاند دانشگاههای شهرهای آخن، برمن و فرایبورگ. امکان تحصیل در رشته شیمی در دانشگاههای نام برده تنها در مقطع کارشناسی وجود دارد. علاوه بر این، بیش از ۴۰ گرایش از رشته شیمی نیز در مقطع کارشناسیارشد و به زبان انگلیسی در دانشگاههای آلمان ارائه میشود. مازیار پارسا در گفت و گویی با دویچه وله از جزییات بیشتر در مورد این رشته میگوید.
شما دانشجوى رشتهى شيمى در آلمان هستيد و در مراحل پايانى تحصيلتان هم به سر مىبريد. آيا از ابتدا در این رشته در آلمان تحصيل كرديد يا از ايران برای ادامه تحصیل آمديد؟
مازیار پارسا: نخیر، من در دوبى در رشتهی كامپيوتر تحصیل کردم. ولى تا پايان ادامه ندادم و برای تحصیل به آلمان آمدم.
با مداركى كه از ايران داشتيد، در آلمان پذيرفته شديد؟
من مدرك ايران را نداشتم. چون در ايران در كنكور شرکت نکرده بودم. مدركى كه مىخواستند مدرک قبولى در كنكور بود. اما مدرك دانشگاه دوبى را قبول كردند، ولى گفتند بايد ابتدا در دورههای کالج شرکت کنم. من هم يكسال به کالج رفتم و بعد وارد دانشگاه شدم.
مازیار پارسا، دانشجوی رشته شیمی در آلمانشما در حال حاضر مشغول به تحصیل در مقطع کارشناسیارشد پیوسته (Diplom) هستید. ولی ظاهرا امکان ثبتنام در این دورهها دیگر وجود ندارد؟
بله. ورودىهاى جديد دیگر هيچ كدام در مقطع ديپلم تحصیل نمیکنند. همهشان يا کارشناسی (Bachelor) هستند و یا در کارشناسیارشد ناپیوسته (Master) تحصیل میکنند.
چه گرايشهايى در رشتهى شيمى در آلمان براى علاقهمندان وجود دارد؟
یکی Anorganische Chemie است که میشود شيمى معدنى. یک گرایش Organische Chemie یا شيمى آلى، Physikalische Chemie که به آن فيزيكـ شيميايى مىگويند و بعد Theoretische Chemie که همان شیمی نظری است.
احياناً مهندسى شيمى هم همانند آن چيزى كه در ايران هست در آلمان وجود دارد؟
مهندسى شيمى هم هست، ولى دانشگاهى كه من در آن تحصيل مىكنم مهندسى شيمى ندارد. چيزى كه من دارم مىخوانم، به فارسى به آن شيمى محض مىگويند.
شما دانشجوى دوسلدورف هستيد، در کدام شهرهای دیگر آلمان این رشته تدریس میشود؟
بله، من در دوسلدورف هستم. اكثر دانشگاههايى كه درآنها دانشکدهی علوم طبیعی وجود دارد، رشتهى شيمى را ارائه میدهند. همانند دانشگاه آخن.
گرايش يا ويژگى خاصى در رشتهى شما در آلمان هست كه احياناً به علاقمندان ايرانى كه مىخواهند اين رشته را در آلمان ادامه تحصيل دهند، توصيه كنيد؟
من خودم الان دارم فيزيكـ شيميايى مىخوانم. يعنى اين قسمت را انتخاب كردم. بين شيمى معدنى و شيمى عالى، من فيزيكـ شيميايى را انتخاب كردم. چون بيشتر با آناليز كردن سروكار دارد و با دستگاههايى مثل ليزر.
آنهايى كه به دستگاههایی مانند ليزر و به آنالیزکردن علاقه دارند، بايد به سراغ فيزيكـ شيميايى بروند. اين قسمت در ايران خيلى پیشرفته نیست، دستگاههايى را كه در آلمان بهكار مىبرند، دستگاههاى مدرنى است و گرانقيمت است و در همه دانشگاههای ایران وجود ندارند. من از اين موضوع اطلاع دارم.
كى از پرسشهایی كه بسیاری از علاقهمندان به تحصيل در آلمان دارند، اين است كه آیا رشتهاى كه مورد نظرشان است به زبان انگليسى هم تدريس مىشود يا خیر؟ شما که در رشته شیمی به زبان آلمانی تحصیل کردید، آیا به این زبان مسلط بودید؟
مازیار پارسا: نخیر، من هيچ چيزى نمىدانستم. البته قبل از اين كه به كالج بروم، يكسال زبان آلمانى خواندم. بعد از آن امتحان كالج را دادم. کسی که میخواهد در امتحان كالج شرکت کند، بايد آلمانى هم بلد باشد. امتحان آلمانى را قبول شدم و بعد وارد كالج شدم.
من فكر مىكنم هر کسی با لغات تخصصى بعد از يك مدتى آشنا میشود. چون دائم تكرار مىشود و اصلا كار سختى نيست. من وقتى كتابی آلمانى در رشتهى خودم مىخوانم، تقریبا آن را به طور کامل مىفهمم. خيلى كم پيش مىآيد كه حتى الان به لغتنامه مراجعه كنم.
ولى مشكلى كه دارم بيشتر اين است كه در کلاس درس که مىنشينم، بعضى وقتها متوجه نمىشوم پروفسور چه مىگويد. چون خب خيلى تند صحبت مىكنند. ولى در مورد مطالعه كتاب و خواندن جزوهها هيچ مشكلى ندارم. شايد ترمهاى اول كمى کند بودم. خب مسئلهى سرعت اينجا خيلى مهم است. چون در يك مدت زمانى شما بايد يكسرى سئوال را جواب دهيد. منتهى من ترمهاى اول به خاطر آلمانىام نمىتوانستم تند جواب دهم و نمىرسيدم به همه سئوالها پاسخ دهم. ولى مىفهميدم چه نوشته شده و چه چيزى از من مىخواهند. فكر نمىكنم مشكل باشد. اكثر دوستانم هم مشكل ندارند.
به مسئلهی زبان اشاره کردید. شما بهعنوان دانشجویی که الان در آلمان زندگی میکنید و چند سال است که مشغول به تحصیل هستید، احیانا نکات دیگری هم هست که بخواهید به دانشجویان ایرانی توصیه کنید یا مشکلات دیگری که برای خودتان پیش آمده را برایشان بازگویید؛ به لحاظ مالی یا از جهت پیدا کردن خانه...
راستش من به مشکل خاصی برخورد نکردم. اگر طبق قوانین موجود در آلمان عمل کنیم، به هیچ مشکلی برنمیخوریم. ولی مثلا بعضی وقتها آدم مشکل مالی دارد و وارد فضای کار میشود، و چون بعضی وقتها آدم خوب پول درمیآورد، زیاد کار میکند و بعد دیگر درس نمیخواند. این بزرگترین مشکل است.
خیلیها در ابتدا قصد دارند با درس شروع کنند، اما بعد میروند سراغ کار و تحصیل را رها میکنند. باید کار کردن و درس خواندن را یکجوری همزمان پیش برد. یعنی نباید آدم آنقدر کار کند که به درساش نرسد. چون درسها سنگین است و نمیشود فقط برای شب امتحان خواند. بعضیها فکر میکنند که مثلاً یک یا دو هفته به امتحان مانده، بنشینند و بخوانند، امتحان را قبول میشوند.
همان روشی که معمولاً در ایران مرسوم است.
بله، ولی در آلمان این طور نمیتوان عمل کرد. در آلمان باید از همان اول مطالعه کرد. نمیتوان همه را برای شب امتحان گذاشت. مسئلهی دیگر این است که برای پاس کردن امتحانها، انجام تمرینها بسیار مهم است. اگر کسی بنشیند از اول جزوه استاد را بخواند و تمرینها را حل نکند و سئوالهای قبلی را نگاه نکند، محال است امتحانات را قبول شود. چون امتحانها بر پایهی تمرینها است. من ترمهای اول این اشتباه را میکردم؛ مینشستم کل جزوه را میخواندم، بعد میرفتم و امتحان را قبول نمیشدم. همین شد که یکی دو امتحان را قبول نشدم.
آقای پارسا پیدا کردن کار دانشجویی به چه شکل است؟ در رشتهی شما که رشتهی فنی هم هست، یا احیاناً برای دانشجویان دکترا، آیا این امکان وجود دارد که دانشجویان در همان دانشگاه مشغول به کار شوند؟
شرایطش هست، ولی باید اول درسهایی را پاس کنند، بعد میتوانند با پرفسور صحبت کند. مثلاً وقتی که تعطیلات است میشود پیش پرفسور کار کرد. ولی من خودم در رشتهی شیمی الان کار نمیکنم. من کار جانبیام موسیقی است، ولی میدانم که در شیمی هم میشود با پرفسور صحبت کرد و اگر پرفسور بداند که فعال هستی و نمراتت هم خوب بوده و علاقه داری، به شما کار میدهد. برای هر ساعت هم حدود ۹ تا ۱۰ یورو میپردازد.
ولی کسی که تازه وارد آلمان میشود که نمیتواند برود در همان رشته در دانشگاه کار کند. من خودم آن اوایل که آمدم آلمان به شرکتی مراجعه کردم که کار ساعتی برایم پیدا کرد. من با دو سه تا از این شرکتها صحبت کردم و خیلی سریع برای من کار پیدا کردند. ساعتی حدودأ ۸ یورو درآمد داشتم، ولی آن کار ربطی به رشتهام نداشت. میرفتم توی کارخانهها کار میکردم. هر دفعه هم من را به  کارخانهای دیگر میفرستادند.
اگر احیاناً بخواهید تحصیل در رشتهی شیمی را به علاقهمندان به تحصیل در آلمان توصیه کنید، کدام دانشگاهها را در آلمان نام میبرید؟ به غیر از دانشگاه دوسلدورف که خودتان در آن درس خواندهاید.
از دانشگاههای معروف آلمان یکی آخن است. دانشگاه آخن دانشگاه بسیار خوبی است، ولی تحصیل در آن سخت است و کمی طول میکشد، چون امتحاناتشان دشوار است. رشتهی شیمی این دانشگاه هم رشتهی خوبی است. دانشگاه مونیخ هم خوب است. تحقیقاتی که انجام میشود، همین کاری که من دارم برای پایاننامهام انجام میدهم، ادامهی کاری است که در مونیخ انجام شده است. میدانم که پژوهش و پرفسورهای خوبی در دانشگاه مونیخ وجود دارد و کیفیت تحصیل در آنجا خیلی بالاست.